یازدهم اسفند 1389برف هم بارید . متشکریم بهاره
بهاره به عهدش وفا کرد. با یک دنیا شور و نشاط مهمانی را که هدفش حمایت از طرح های اجرایی برایبیماران هموفیلی بود برگزار نمود. با همان صمیمیت وصف ناشدنی که همیشه در نگاهش موج می زند. بهاره ثابت کرد که طعم شیرین تقسیم مهربانی را با دیگران می شناسد و آماده است این حس خوب را به دیگران نیز منتقل کند. شب مهمانی بهاره یک رویای شیرین بود.
یک روز خوب و به قول یکی از خیرین فدیمی کانون که زحمت مسافرت عسلی بعد از ازدواح هموفیلی ها را جند سال است تقبل می کند یک شب بیاد ماندنی. فرزاد حسنی با توانییهای خاص خود توانست تکه های مخلف یک تابلو زیبا را پیدا کند و آن را معرض دید همه قرار دهد. حاصرین توانستند در طنین آوای دلنشین موسیقی که بی چشمداشت به گوشهای مشتاق می نواخت جلوه دیگری از زندگی را ببینند. اری می توان کمی هم برای دیگران زیست. این یک حس خوب است که به انسان امنیت روحی می دهد. آنها که این حس بزرگ انسانی را تجربه کنند می توانند امیدوار باشند که دیگران هم میتوانند اگر لازم شد برای آنها هم زندگی کنند.من این احساس را در زلزله بم تجرب کردم.
روزی که انجمن ما هم به یاری زلزله زدگان شتافت. فرصتی شد کوهر را دیدیم و همچنان خیراندیش بود. افتخار داشیم یاد جمشید اسماعیل خانی عزیز را گرامی بداریم و موج همدلی را چشم های شقایق دهقان جاری دیدیم. قهوه تلخ به کام بیماران شیرین شد و قول دادند در فهوه تلخ یادی از بیماران هموفیلی در آستانه سال نو بکنند. آنچنان بی تکلف این فرصت را به جامعه هموفیلی دادند که من هم یادم رفته بود که هر نوبت آگهی در سریال قهوه تلخ 120 میلیون تومان ارزش دارد. بهاره موفق شده بود. موج مثبت را از جاریش تا گوهر از گوهر تا مدیری از مدیری تا حسنی از حسنی تا الیزابت و… جاری کرده بود. بهاره عزیز: متشکریم برای همه تلاش هایت. بهاره از همسر نابغه ات که بی تردید سرمایه ملی است و دختر گلت پریا هم متشکریم که این موج مثبت را خانوادگی به جمع هموفیلی ها هدایت کردید. ارزش این حضور را می فهمیم و در برابر صداقت و حس عمیق انساندوستی همه شما سر تعظیم فرود می آوریم . دوستتان داریم. در انتها مایلم نوشته بهاره را در وبلاگ شخصی اش به این مطلب بیفزایم .