نهم مرداد روز ملی انتقال خون و سالگرد تاسیس سازمان انتقال ایران
نهم مرداد روز ملی انتقال خون و سالگرد تاسیس سازمانی است که اگر چه سازمانی دولتی است اما دستاورد یکی از بزرگترین مشارکت های اجتماعی مردم در یک امر خیرخواهانه است که توانست اثری برجسته در بهبود شرایط درمانی مردم و نجات میلیونها نفر طی مدت فعالیت خود باقی یگذارد.
سازمان انتقال خون ایران یک خیر ماندگار است که است که این خصوصیت بزرگ را مرهون بنیانگذار این سازمان دکتر فریدون علا است . دکتر علا در خاطرات خود می نویسد : هر روز صبح که به بیمارستان میآمدم، با صحنه ناگوار و نفرتانگیز خونفروشان حرفهای مواجهه میشدم افرادی پریده رنگ، کمخون و معتاد که برای خون فروختن کنار در بیمارستان چمباتمه زده بودند و بعضی از آنان حتی ۲ بار در هفته خونفروشی میکردند این وضعیت دلخراش و شرمآور فروش خون در همه مؤسسات درمانی اعم از بیمارستانهای دانشگاهی، دولتی، خصوصی و شیر و خورشید (هلال احمر) دیده میشد و نیروهای مسلح آن زمان هم برای تامین خون بیماران به سربازان خود دستور داده بودند که در صورت اهدای خون ۷۲ ساعت مرخصی تشویقی میگیرند. وی میافزاید: وضعیت ناگوار خونفروشی در کشور، ما را بر آن داشت تا طرح یک سازمان واحد، مرکزی و دولتی که صرفاً از داوطلبان با اهداف غیرانتفاعی و سالم خون بگیرد و مشتقات سلولی و پلاسمایی را در بهترین شرایط بهداشتی و علمی تهیه کند و به رایگان در اختیار بیماران و مؤسسات درمانی بگذارد را پایه ریزی کنیم.
البته برای رسیدن به این هدف والا، میبایست ابتدا یک دگرگونی در اجتماع به وجود آوریم ولازمه موفقیت هم تغییر طرز فکر جامعه بود.از این رو لازم بود در انتقال خون نه فقط احساس نوعدوستی در وجود تمامی اقشار جامعه ایجاد کرد، بلکه باید یک نوع حرکت دموکراتیک بهوجود میآمد تا مردم احساس کنند که میتوانند با کمک همدیگر خون سالم و قابل اعتماد فراهم کنند، زیرا حلقه خدمات انتقال خون از جامعه سرچشمه میگیرد و به اجتماع هم ختم میشود و از اینرو ما شعار ”از مردم به مردم“را سر لوحه کارهایمان قرار دادیم .وی با بیان این مطلب که رواج فرهنگ اهدای داوطلبانه خون یکی ازمهمترین معیارهای یک جامعه کمالیافته و متمدن است، یاد آوری میکند: پس از آن که سازمان انتقال خون در تهران خودکفا شد، خونفروشان ورشکسته شدند و به دنبال کارهای دیگر رفتند، اما خشمشان را با شکستن شیشههای خودروی من نشان دادند. با دقت به مولفه های تاثیر گذار بر تشکیل سازمان انتقال خون ایران ، مردم و مشارکت آنان کلید تداوم این فعالیت است.
این مشارکت مردمی در حوزه اهدای خون داوطلبانه ، غیر انتفاعی و غیر سیاسی و هدف آن نجات جان انسانهایی است که حتی آنها را نمی بینند. این مدل از مشارکت مدل مشارکت از جنس توسعه پایدار است . این سازمان دولتی که نگارنده دولتی بودن آنرا اصولی ترین ساختار برای چنین مجموعه ای می داند اما موتور محرک آن اقدامات داوطلبانه مردم است . ساختار دولت ها از سال ۱۳۵۳ فارغ از مواضع و دیدگا ه ها ی سیاسی ادبیات معینی را برای اداره این سازمان بکار می برند که با اداره دیگر سازمان های دولتی تفاوت های معنا داری دارد.
فرهنگ سازی در حوزه اهدا خون با ترویج و تبلیغ نیکوکاری و نوع دوستی میسر است و این سازمان همواره این امر در الویت اقدامات آن قرار داشته است . اتفاقی نیست که ایران در حوزه انتقال خون از قدرتمندترین ساختار ها در منطقه مدیترانه شرقی محسوب می شود. جالب است بدانیم حدودا سازمان محیط زیست و سازمان انتقال خون ایران تقریبا همزمان تشکیل شدند . سازمان انتقال خون ایران بر اساس تفکر درست موسسین آن بر دکترین تامین مشارکت مردم استوار گردید اما سازمان حفاظت از محیط زیست از ابتدای تاسیس دکترین خود در حوزه محدود (حفاظت محدود نمود و جایگاه مردم و نقش آنها در این حوزه نادیده گرفته شد . سازمانی که برای دولت بدون ارتباط با مردم نگهبان محیط زیست تعریف کرد . امروز که می توانیم به دو سازمان بنگریم متوجه این خلاء بزرگ در سازمان حفاظت از محیط زیست می شویم. مقایسه وضعیت عینی انتقال خون ایران و وضعیت محیط زیست در ایران هم به روشنی نشان می دهد که ندیدن مشارکت اجتماعی مردم چه نتایج فاجعه باری را دارد.
سازمان حفاطت از محیط زیست طی مدت تاسیس آنهم ۱۵ الی ۲۰ سال بعد از انقلاب شکوهمند اسلامی تلاش نمود با تامین ارتباط با سازمان های مردم نهاد فعال در حوزه محیط زیست جبران این نقیصه بزرگ را بنماید. این تعامل روندی روبه رشد و در حال توسعه است اما از آنجا که ساختار سازی در این سازمان مهم و کلیدی در حفظ محیط زیست از پایه با هدف تامین مشارکت مردم پایه ریزی نشده است، روند این توسعه بسیار کند است . سازمان حفاظت از محیط زیست نیازمند یک دیدگاه شجاعانه برای نقد و بررسی دیدگاه غیر مشارکتی ناظر به تاسیس آن است .
نیازمند تحول در حوزه دکترین و تامین مشارکت مردم در پیشبرد اهداف این سازمان است .این تفاوت معنا دار بسیار مهم در نتیجه عملکرد این دو سازمان دولتی اهمیت جلب مشارکت اجتماعی را در پیشبرد اهداف توسعه پایدار به عنوان یک پدیده قابل لمس در مقابل ما قرار می دهد . نمایندگان مجلس ، مدیران دولتی ، کارشناسان سازمان حفاظت از محیط زیست باید راه را برای یک تجدید نطر اصولی در سازمان حفاظت از محیط زیست فراهم نمایند . برای تحقق مشارکت اجتماعی مردم در حفاظت از محیط زیست و منایع طبیعی ایران باید ساختارهای اصولی مبتنی بر مشارکت مردم تعریف کرد